درسادرسا، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 25 روز سن داره

درسا وروجک مامان و بابا

یازدهمین دندون

فرشته کوچولوی مامان سلام   دیروز در حال بازی با شما بودم وقتی خندیدی متوجه وجود یک دندون آسیاب در فک بالا سمت چپ شدم.این دندونه در واقع دهمین دندون بوده که قایم شده بوده و من ندیدمش.   یازدهمین دندونت مبارک.    دختر گلم عید قربان بر شما مبارک.   ...
26 مهر 1392

مهد کودک کیمیا

سلام گل نازم مدتی بود می خواستم شما رو به مهد کودک نزدیک خونه که متعلق به زنعموی باباست ببرم ،برای اینکه هم اونجا بازی کنی هم پیش بچه ها باشی تا بالاخره دیروز موفق شدیم ،وقتی برای پیاده روی رفته بودیم یک لحظه به ذهنم رسید بریم اونجا.وقتی وارد شدی و شلوغی اونجا رو دیدی و بعد هم بچه ها رو یه کوچولو تعجب کردی اما یواش یواش رفتی سمت بچه ها و شروع به بازی کردی.دوربینمو نبرده بودم به همین دلیل عکسا محدودند.   ...
22 مهر 1392

اولین بلال خوری دخملی

سلام نفسم روز جمعه بلال کباب کردم برات تا سرگرم شی چون خیلی اذیت میکردی،فکر واقعا خوبی بود حسابی از بلال خوشت اومده بود ،نشسته بودی یک جا و می خوردی.    اینم عکس های جمعه شب بوستان شهروند. قربون اون لم دادنت عسل.     ...
22 مهر 1392

روزایی که گذشت

سلام درسا جونم چهارشنبه 10 مهر همراه بابا و مامانی و خاله ها رفتیم تهران.شب تا ساعت 1:30 بیرون بودیم و کافی شاپ ،شما هم پا به پای ما بیدار.روز پنجشنبه برای خرید رفتم بیرون تا بعدازظهر ومامانی زحمت مراقبت از شما رو کشید.شام رفتیم خونه دختر عموم اونجا خیلی بهت خوش گذشت چون یک دختر کوچولو و کلی اسباب بازی داشتند شما هم حسابی سرگرم شدی.روز بعد یعنی جمعه به همراه دختر عموهام و خانواده شون رفتیم پارک جنگلی سرخه حصار.غروب هم حرکت کردیم سمت شهر و دیار خودمون. روز یکشنبه بردمت قد و وزن،قد 79،وزن 200/9  .از اونجا رفتیم خونه مامانی و شما رو برای اولین بار اتوبوس سوار کردم. بعد از ظهر مامانی برای مامان بزرگم که رفتند مکه آش پشت پ...
22 مهر 1392

اولین کوتاهی مو

نازنینم سلام چهارشنبه 10 مهر یه کوچولو از پایین موهای نازت رو زدم.موهات کم پشته ولی بلند شده بود و فر میخورد یه ذره کوتاهش کردم. قبل از انجام عملیات   آب ریختم تا موهات خیس شه وراحتتر بتونم کارم رو انجام بدم.   اینم آخر کار.   ...
22 مهر 1392

اولین پارک دو نفره دخملی و بابایی

عمر مامان سلام دوشنبه شب ٨ مهر اولین پارک رفتن شما به همراه بابابود.بوستان شهروند نزدیک خونه مامانی.من سرماخورده بودم نتونستم شما رو همراهی کنم.حسابی این پارک دونفره به بابا چسبیده بود وقتی اومد  تعریف کرد چه کارهایی انجام دادید بعد هم گفت حتما تو وبش بنویس اولین باری که تنهایی با هم رفتیم پارک.                                                         &...
10 مهر 1392

دخمل قوی مامان

عشق مامان سلام یه مدتیه چندتا عکس از زور آزمایی شما گرفتم می خواستم بذارم ولی اینقدر سرم با شما گرمه که وقت نمیشه.یک لحظه نمیتونم تنهات بذارم به محض اینکه از دایره دیدت بیرون برم جیغ میزنی و دنبالم میایی و دوست داری یه سره باهات بازی کنم.اونم بازی هایی که انرژی زیادی می خواد مثل قایم موشک،دنباله بازی،بپر بپر و ...  یه وقتایی خیلی خسته میشم ولی خوب باید چیکار کرد درسا خانم همبازی نداره و مامان باید همبازیش شه. خیلی کم با تلوزیون سرگرم میشی،زیاد دوست نداری کتاب برات بخونیم ترجیح میدی خودت بخونی. اینم عکسای دختر قدرتمندم در حال برگرداندن استخر بادی،فلفل نبین چه ریزه بشکن ببین چه تیزه!!! نزدیک بود برگرده...
8 مهر 1392

هفتمین دندون درسا

گل قشنگم هفتمین دندونت مبارک نازنین.امیدوارم دندون هشتم هم زودتر در بیاد و فعلا آخریش باشه،چون خیلی اذیت شدی کم غذا میخوری نهایتا یک وعده غذای کامل.مامان فدات.                 چند روزی نت قطع بود نتونستم پست جدید بذارم حالا الان ماجرای  چند روز رو مینویسم.              اول اینکه گوشت زخم شده بود و مجبور شدیم نخ تو گوشت کنیم،خدارو شکر الان خیلی بهتره.                 ما ما و بابا رو میگی ولی نه خیلی واضح.الف رو یه چیزی بین آ و اَ می...
4 مهر 1392